مرجعیت‌زدایی پساساختارگرا در تربیت اخلاقی با رویکردی انتقادی از منظر اسلامی

نگرش پساساختارگرایی به اخلاق، بر محور تأکید بر کثرت، تنوع و تفاوت در حوزة ارزش­ها، نفی قطعیت، تعیّن، و فراگیر بودن اصول اخلاقی استوار است.  بر این مبنا، پساساختارگرایی نمی­تواند با پذیرش مرجعیت اصول اخلاقی عام و همگانی سازگار باشد. در مقابل، رویکرد اسلامی به اخلاق با تکیه بر وجوه مشترک انسانی، بیش ا...

Full description

Bibliographic Details
Main Author: مریم بناهان
Format: Article
Language:fas
Published: Alzahra University 2016-04-01
Series:اندیشه‌های نوین تربیتی
Subjects:
Online Access:http://jontoe.alzahra.ac.ir/article_2275_c21cdcfd7b8969b02a78f0786fa0dd2c.pdf
Description
Summary:نگرش پساساختارگرایی به اخلاق، بر محور تأکید بر کثرت، تنوع و تفاوت در حوزة ارزش­ها، نفی قطعیت، تعیّن، و فراگیر بودن اصول اخلاقی استوار است.  بر این مبنا، پساساختارگرایی نمی­تواند با پذیرش مرجعیت اصول اخلاقی عام و همگانی سازگار باشد. در مقابل، رویکرد اسلامی به اخلاق با تکیه بر وجوه مشترک انسانی، بیش از توجه به تفاوت­های ارزشی؛ بر تشابه­ها و اصول جهانی اخلاق تأکید دارد؛ لذا می­توان گفت از منظر اسلامی، دست کم، پذیرش مرجعیت برخی اصول اخلاقی ضروری است. چنین به نظر می­رسد که نفی مرجعیت اصول اخلاقی از تربیت اخلاقی نتایج و پیامدهای ناخوشایندی همچون شیوع نگرش­های فردی، نسبی و کثرت­گرایانه در حوزه اخلاق و بسط شرایط تصمیم­ناپذیری و عدم قطعیت و دامن زدن به شک و تردید مداوم و همیشگی را به همراه دارد که امکان تربیت اخلاقی را متزلزل می­نماید. در این مقاله، تبیین اهم نتایج و پیامدهای حاصل از مرجعیت­زدایی اخلاقی در قالب نقد بیرونی رویکرد پساساختارگرایی به تربیت اخلاقی از منظر اسلامی محور اساسی بحث واقع شده است.
ISSN:1735-448X
2476-7654