تحلیل شعرعارف قزوینی از دیدگاه نظریة زیبایی‌شناسی انتقادی

مکتب فرانکفورت یکی از جنبش‌های بسیار تأثیرگذار دهة سی و چهل در قرن بیستم است. از دستاوردهای مهم مکتب فرانکفورت، نظریة زیبایی‌شناسی‌انتقادی است؛ دیدگاه این نظریه به هنر و بعد زیباشناختی آن، دیدگاهی انتقادی است. این نظریه در مخالفت با پوزیتیویسم که عمدتا در خدمت توصیف و تایید وضع موجود است، در پی به و...

Full description

Bibliographic Details
Main Author: علی طاهانسب
Format: Article
Language:fas
Published: Institute for Humanities and Cultural Studies (IHCS) 2020-02-01
Series:ادبیات و پژوهش‌های میان‌رشته‌ای
Subjects:
Online Access:http://lir.ihcs.ac.ir/article_4399_f628eb76a037ef340185e339c66aa70c.pdf
id doaj-3cfa570d13504398bfdf06692ef94be0
record_format Article
spelling doaj-3cfa570d13504398bfdf06692ef94be02020-11-25T02:59:14ZfasInstitute for Humanities and Cultural Studies (IHCS)ادبیات و پژوهش‌های میان‌رشته‌ای2676-65662676-65662020-02-011212514510.30465/lir.2019.43994399تحلیل شعرعارف قزوینی از دیدگاه نظریة زیبایی‌شناسی انتقادیعلی طاهانسب0زبان و ادبیات فارسی. دانشگاه چمران اهوازمکتب فرانکفورت یکی از جنبش‌های بسیار تأثیرگذار دهة سی و چهل در قرن بیستم است. از دستاوردهای مهم مکتب فرانکفورت، نظریة زیبایی‌شناسی‌انتقادی است؛ دیدگاه این نظریه به هنر و بعد زیباشناختی آن، دیدگاهی انتقادی است. این نظریه در مخالفت با پوزیتیویسم که عمدتا در خدمت توصیف و تایید وضع موجود است، در پی به وجودآوردن وضع آرمانی و مطلوب تلاش می‌کند. انتقاد از وضع موجود، خودمختاری اثر هنری، منش ایدئولوژیک اثر هنری، اصل انقلابی بودن و حقیقت محتوایی اثر هنری از جمله اصولی هستند که هدفشان رهایی بشر از وضع نابه‌سامان موجود و رسیدن او به سعادت و وضع مطلوب است. در این جستار سعی شده است با استفاده از روش تحلیل محتوا و جمع آوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه‌ای به این پرسش‌ها پاسخ داده شود که عارف در شعر و هنر خود همسو با اندیشوران نظریة زیبایی‌شناسی تا چه اندازه رویکردی انتقادی داشته است؟ همچنین نشان دهد که رویکرد هنری عارف بر اساس دیدگاه مکتب فرانکفورت و نظریة زیبایی‌شناسی انتقادی، بیشتر جنبه "ایجابی" دارد یا جنبة سلبی و نفی‌گرایانه؟ نتیجة این پژوهش نمایان می‌سازد که؛ هنر عارف متضمن ابعاد انتقادی و اعتراضی است و به معیارهای هنر اصیل از دیدگاه زیبایی‌شناسی‌انتقادی، بسیار نزدیک می‌شود. او برای رسیدن به وضعیت آرمانی با نگرشی "سلبی" و نفی‌گرایانه وضع موجود جامعه خود را به بوته نقد و داوری می‌کشد. و این گونه به هنر خود "جنبة هشیاربخشی" و "خود مختاری"» می‌بخشد.http://lir.ihcs.ac.ir/article_4399_f628eb76a037ef340185e339c66aa70c.pdfمکتب فرانکفورتزیبایی‌شناسی‌انتقادیعارف قزوینیوضع موجودانتقاد
collection DOAJ
language fas
format Article
sources DOAJ
author علی طاهانسب
spellingShingle علی طاهانسب
تحلیل شعرعارف قزوینی از دیدگاه نظریة زیبایی‌شناسی انتقادی
ادبیات و پژوهش‌های میان‌رشته‌ای
مکتب فرانکفورت
زیبایی‌شناسی‌انتقادی
عارف قزوینی
وضع موجود
انتقاد
author_facet علی طاهانسب
author_sort علی طاهانسب
title تحلیل شعرعارف قزوینی از دیدگاه نظریة زیبایی‌شناسی انتقادی
title_short تحلیل شعرعارف قزوینی از دیدگاه نظریة زیبایی‌شناسی انتقادی
title_full تحلیل شعرعارف قزوینی از دیدگاه نظریة زیبایی‌شناسی انتقادی
title_fullStr تحلیل شعرعارف قزوینی از دیدگاه نظریة زیبایی‌شناسی انتقادی
title_full_unstemmed تحلیل شعرعارف قزوینی از دیدگاه نظریة زیبایی‌شناسی انتقادی
title_sort تحلیل شعرعارف قزوینی از دیدگاه نظریة زیبایی‌شناسی انتقادی
publisher Institute for Humanities and Cultural Studies (IHCS)
series ادبیات و پژوهش‌های میان‌رشته‌ای
issn 2676-6566
2676-6566
publishDate 2020-02-01
description مکتب فرانکفورت یکی از جنبش‌های بسیار تأثیرگذار دهة سی و چهل در قرن بیستم است. از دستاوردهای مهم مکتب فرانکفورت، نظریة زیبایی‌شناسی‌انتقادی است؛ دیدگاه این نظریه به هنر و بعد زیباشناختی آن، دیدگاهی انتقادی است. این نظریه در مخالفت با پوزیتیویسم که عمدتا در خدمت توصیف و تایید وضع موجود است، در پی به وجودآوردن وضع آرمانی و مطلوب تلاش می‌کند. انتقاد از وضع موجود، خودمختاری اثر هنری، منش ایدئولوژیک اثر هنری، اصل انقلابی بودن و حقیقت محتوایی اثر هنری از جمله اصولی هستند که هدفشان رهایی بشر از وضع نابه‌سامان موجود و رسیدن او به سعادت و وضع مطلوب است. در این جستار سعی شده است با استفاده از روش تحلیل محتوا و جمع آوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه‌ای به این پرسش‌ها پاسخ داده شود که عارف در شعر و هنر خود همسو با اندیشوران نظریة زیبایی‌شناسی تا چه اندازه رویکردی انتقادی داشته است؟ همچنین نشان دهد که رویکرد هنری عارف بر اساس دیدگاه مکتب فرانکفورت و نظریة زیبایی‌شناسی انتقادی، بیشتر جنبه "ایجابی" دارد یا جنبة سلبی و نفی‌گرایانه؟ نتیجة این پژوهش نمایان می‌سازد که؛ هنر عارف متضمن ابعاد انتقادی و اعتراضی است و به معیارهای هنر اصیل از دیدگاه زیبایی‌شناسی‌انتقادی، بسیار نزدیک می‌شود. او برای رسیدن به وضعیت آرمانی با نگرشی "سلبی" و نفی‌گرایانه وضع موجود جامعه خود را به بوته نقد و داوری می‌کشد. و این گونه به هنر خود "جنبة هشیاربخشی" و "خود مختاری"» می‌بخشد.
topic مکتب فرانکفورت
زیبایی‌شناسی‌انتقادی
عارف قزوینی
وضع موجود
انتقاد
url http://lir.ihcs.ac.ir/article_4399_f628eb76a037ef340185e339c66aa70c.pdf
work_keys_str_mv AT ʿlyṭạhạnsb tḥlylsẖʿrʿạrfqzwynyạzdydgạhnẓryẗzybạyysẖnạsyạntqạdy
_version_ 1724703494281101312