تعیین سهم پیش‌پراکندگی رویکردهای برنامه درسی در گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان علوم انسانی

با توجه به اهمیت گرایش به تفکر نقادانه در حوزة علوم انسانی، پژوهش حاضر با هدف تعیین سهم رویکردهای برنامة درسی دانشجویان علوم انسانی در میزان تمایل آنان به تفکر انتقادی صورت گرفت. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعة آماری، تمامی دانشجویان رشته‌های علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصی...

Full description

Bibliographic Details
Main Authors: حسین جعفری ثانی, سید کاظم علوی لنگرودی, حمیده پاک‌مهر
Format: Article
Language:fas
Published: Payame Noor University 2016-05-01
Series:Āmūzish va Yādgīrī
Subjects:
Online Access:http://etl.journals.pnu.ac.ir/article_2683_7aa09bf7ba6114954da237470517f936.pdf
id doaj-d0896a00a7cb47738ed4a1539422ce38
record_format Article
spelling doaj-d0896a00a7cb47738ed4a1539422ce382020-11-25T00:39:42ZfasPayame Noor UniversityĀmūzish va Yādgīrī2345-65232345-65312016-05-013شماره 12(1395)37462683تعیین سهم پیش‌پراکندگی رویکردهای برنامه درسی در گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان علوم انسانیحسین جعفری ثانی0سید کاظم علوی لنگرودی1حمیده پاک‌مهر2دانشیار علوم تربیتی، دانشگاه فردوسی مشهداستادیار علوم تربیتی، دانشگاه یزددانشجوی دکتری، برنامه درسی، دانشگاه فردوسی مشهدبا توجه به اهمیت گرایش به تفکر نقادانه در حوزة علوم انسانی، پژوهش حاضر با هدف تعیین سهم رویکردهای برنامة درسی دانشجویان علوم انسانی در میزان تمایل آنان به تفکر انتقادی صورت گرفت. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعة آماری، تمامی دانشجویان رشته‌های علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 92-91 بوده‌اند. تعداد 366 نفر از این دانشجویان طبق جدول کرجسی و مورگان و به شیوة نمونه‌گیری طبقه‌ای نسبی انتخاب و پرسش‌نامه‌های گرایش به تفکر انتقادی ریکتس (2003) و رویکردهای برنامة درسی ارنشتاین و هانکینز (2009) را تکمیل کردند. داده‌های حاصل نیز با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل رگرسیون تحلیل شدند. از بین رویکردهای شش‌گانه، رویکردهای رفتاری، سیستمی، مدیریتی و علمی قادر به پیش‌بینی تفکر انتقادی دانشجویان نبوده‌اند (05/0p>)؛ درحالی‌که دو رویکرد دیگر، یعنی رویکرد انسان‌گرایی و نومفهوم‌گرایی قادر به پیش‌بینی گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان علوم انسانی بوده و رویکرد نومفهوم‌گرایی، بیشترین میزان پیش‌بینی‌کنندگی را به خود اختصاص داده است (000/0p= ، 54/14=(1،364)F). با عنایت به نقش رویکردهای انسان‌گرایی و نومفهوم‌گرایی در توسعة گرایش به تفکر انتقادی، حرکت علوم انسانی به سمت رویکردهای غیر فنی در جهت تحول برنامه‌های درسی این حوزه پیشنهاد می‌گردد.http://etl.journals.pnu.ac.ir/article_2683_7aa09bf7ba6114954da237470517f936.pdfرویکردهای برنامة درسیتفکر انتقادیعلوم انسانیبرنامة درسی
collection DOAJ
language fas
format Article
sources DOAJ
author حسین جعفری ثانی
سید کاظم علوی لنگرودی
حمیده پاک‌مهر
spellingShingle حسین جعفری ثانی
سید کاظم علوی لنگرودی
حمیده پاک‌مهر
تعیین سهم پیش‌پراکندگی رویکردهای برنامه درسی در گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان علوم انسانی
Āmūzish va Yādgīrī
رویکردهای برنامة درسی
تفکر انتقادی
علوم انسانی
برنامة درسی
author_facet حسین جعفری ثانی
سید کاظم علوی لنگرودی
حمیده پاک‌مهر
author_sort حسین جعفری ثانی
title تعیین سهم پیش‌پراکندگی رویکردهای برنامه درسی در گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان علوم انسانی
title_short تعیین سهم پیش‌پراکندگی رویکردهای برنامه درسی در گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان علوم انسانی
title_full تعیین سهم پیش‌پراکندگی رویکردهای برنامه درسی در گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان علوم انسانی
title_fullStr تعیین سهم پیش‌پراکندگی رویکردهای برنامه درسی در گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان علوم انسانی
title_full_unstemmed تعیین سهم پیش‌پراکندگی رویکردهای برنامه درسی در گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان علوم انسانی
title_sort تعیین سهم پیش‌پراکندگی رویکردهای برنامه درسی در گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان علوم انسانی
publisher Payame Noor University
series Āmūzish va Yādgīrī
issn 2345-6523
2345-6531
publishDate 2016-05-01
description با توجه به اهمیت گرایش به تفکر نقادانه در حوزة علوم انسانی، پژوهش حاضر با هدف تعیین سهم رویکردهای برنامة درسی دانشجویان علوم انسانی در میزان تمایل آنان به تفکر انتقادی صورت گرفت. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعة آماری، تمامی دانشجویان رشته‌های علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 92-91 بوده‌اند. تعداد 366 نفر از این دانشجویان طبق جدول کرجسی و مورگان و به شیوة نمونه‌گیری طبقه‌ای نسبی انتخاب و پرسش‌نامه‌های گرایش به تفکر انتقادی ریکتس (2003) و رویکردهای برنامة درسی ارنشتاین و هانکینز (2009) را تکمیل کردند. داده‌های حاصل نیز با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل رگرسیون تحلیل شدند. از بین رویکردهای شش‌گانه، رویکردهای رفتاری، سیستمی، مدیریتی و علمی قادر به پیش‌بینی تفکر انتقادی دانشجویان نبوده‌اند (05/0p>)؛ درحالی‌که دو رویکرد دیگر، یعنی رویکرد انسان‌گرایی و نومفهوم‌گرایی قادر به پیش‌بینی گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان علوم انسانی بوده و رویکرد نومفهوم‌گرایی، بیشترین میزان پیش‌بینی‌کنندگی را به خود اختصاص داده است (000/0p= ، 54/14=(1،364)F). با عنایت به نقش رویکردهای انسان‌گرایی و نومفهوم‌گرایی در توسعة گرایش به تفکر انتقادی، حرکت علوم انسانی به سمت رویکردهای غیر فنی در جهت تحول برنامه‌های درسی این حوزه پیشنهاد می‌گردد.
topic رویکردهای برنامة درسی
تفکر انتقادی
علوم انسانی
برنامة درسی
url http://etl.journals.pnu.ac.ir/article_2683_7aa09bf7ba6114954da237470517f936.pdf
work_keys_str_mv AT ḥsynjʿfrytẖạny tʿyynshmpysẖprạḵndgyrwyḵrdhạybrnạmhdrsydrgrạysẖbhtfḵrạntqạdydạnsẖjwyạnʿlwmạnsạny
AT sydḵạẓmʿlwylngrwdy tʿyynshmpysẖprạḵndgyrwyḵrdhạybrnạmhdrsydrgrạysẖbhtfḵrạntqạdydạnsẖjwyạnʿlwmạnsạny
AT ḥmydhpạḵmhr tʿyynshmpysẖprạḵndgyrwyḵrdhạybrnạmhdrsydrgrạysẖbhtfḵrạntqạdydạnsẖjwyạnʿlwmạnsạny
_version_ 1725293031704231936