پارادوکسهای تأیید
یکی از مباحث مهم معرفتشناسی، بحث استقراء، انشاء حکم کلی از مشاهده مصادیق جزئی و ارائه شواهد و قرائن خوب برای تأیید آن است. مسأله این است که برای تأیید یک حکم کلی به چه تعداد و با چه کیفیتی از شواهد و قرائن نیاز است؟ همه ما قضیهG1 «هر حکم کلی، بوسیله مصادیقش تأیید میشود» را قبول داریم. ولی دو پارا...
Format: | Article |
---|---|
Language: | fas |
Published: |
University of Zanjan
2010-04-01
|
Series: | Ta̓ammulāt-i Falsafī |
Subjects: | |
Online Access: | http://phm.znu.ac.ir/article_19526_d9b2eae48affa50789b4c8ce3950c74d.pdf |
id |
doaj-f1723323747c4385bbea4ff5faf08736 |
---|---|
record_format |
Article |
spelling |
doaj-f1723323747c4385bbea4ff5faf087362020-11-25T01:37:53ZfasUniversity of ZanjanTa̓ammulāt-i Falsafī2228-52532588-36152010-04-01258310819526پارادوکسهای تأییدیکی از مباحث مهم معرفتشناسی، بحث استقراء، انشاء حکم کلی از مشاهده مصادیق جزئی و ارائه شواهد و قرائن خوب برای تأیید آن است. مسأله این است که برای تأیید یک حکم کلی به چه تعداد و با چه کیفیتی از شواهد و قرائن نیاز است؟ همه ما قضیهG1 «هر حکم کلی، بوسیله مصادیقش تأیید میشود» را قبول داریم. ولی دو پارادوکس تأیید، با عنوان پارادوکس کلاغها و سآبی نشان میدهند که قبول این قضیه در برخی موارد، ما را دچار پارادوکس میکند. پارادوکس کلاغها که توسط کارل همپل کشف شد، نشان میدهد یک کفش سفید، باید مؤید قضیه «همه کلاغها سیاه هستند» باشد. در حالیکه ما به روشنی میدانیم چنین نیست. سآبی (سبز+آبی)، واژه اختراعی نلسون گودمن، برای نشان دادن اشکال G1است. شیء x ، سآبی به شمار میآید اگر و تنها اگر یکی از دو شرط ذیل را داشته باشد: X سبز است و سبزی آن رؤیت شده است. X آبی است و آبی بودن آن رؤیت نشده است. بنابراین طبق تعریف، مجموعه اشیاء سآبی، تنها از اشیاء سبز رؤیت شده، به همراه اشیاء آبی رؤیت نشده ساخته میشود. مطابق قضیه اول همه زمردهای رؤیت شده از آنجا که همه آنها سبز هستند، سآبی محسوب میشوند. بنابراین طبقG1 آنها این فرضیه که همه زمردها سآبی هستند را تأیید میکنند. ولی این نامعقول است زیرا اگر این فرضیه که همه زمردها سآبی هستند درست باشد پس زمردهای رؤیت نشده آبی خواهند بود. ولی همه میدانیم که این نادرست است.http://phm.znu.ac.ir/article_19526_d9b2eae48affa50789b4c8ce3950c74d.pdfپارادوکستأییداستقراءحکم کلیکلاغهاسآبی |
collection |
DOAJ |
language |
fas |
format |
Article |
sources |
DOAJ |
title |
پارادوکسهای تأیید |
spellingShingle |
پارادوکسهای تأیید Ta̓ammulāt-i Falsafī پارادوکس تأیید استقراء حکم کلی کلاغها سآبی |
title_short |
پارادوکسهای تأیید |
title_full |
پارادوکسهای تأیید |
title_fullStr |
پارادوکسهای تأیید |
title_full_unstemmed |
پارادوکسهای تأیید |
title_sort |
پارادوکسهای تأیید |
publisher |
University of Zanjan |
series |
Ta̓ammulāt-i Falsafī |
issn |
2228-5253 2588-3615 |
publishDate |
2010-04-01 |
description |
یکی از مباحث مهم معرفتشناسی، بحث استقراء، انشاء حکم کلی از مشاهده مصادیق جزئی و ارائه شواهد و قرائن خوب برای تأیید آن است. مسأله این است که برای تأیید یک حکم کلی به چه تعداد و با چه کیفیتی از شواهد و قرائن نیاز است؟ همه ما قضیهG1 «هر حکم کلی، بوسیله مصادیقش تأیید میشود» را قبول داریم. ولی دو پارادوکس تأیید، با عنوان پارادوکس کلاغها و سآبی نشان میدهند که قبول این قضیه در برخی موارد، ما را دچار پارادوکس میکند. پارادوکس کلاغها که توسط کارل همپل کشف شد، نشان میدهد یک کفش سفید، باید مؤید قضیه «همه کلاغها سیاه هستند» باشد. در حالیکه ما به روشنی میدانیم چنین نیست. سآبی (سبز+آبی)، واژه اختراعی نلسون گودمن، برای نشان دادن اشکال G1است. شیء x ، سآبی به شمار میآید اگر و تنها اگر یکی از دو شرط ذیل را داشته باشد: X سبز است و سبزی آن رؤیت شده است. X آبی است و آبی بودن آن رؤیت نشده است. بنابراین طبق تعریف، مجموعه اشیاء سآبی، تنها از اشیاء سبز رؤیت شده، به همراه اشیاء آبی رؤیت نشده ساخته میشود. مطابق قضیه اول همه زمردهای رؤیت شده از آنجا که همه آنها سبز هستند، سآبی محسوب میشوند. بنابراین طبقG1 آنها این فرضیه که همه زمردها سآبی هستند را تأیید میکنند. ولی این نامعقول است زیرا اگر این فرضیه که همه زمردها سآبی هستند درست باشد پس زمردهای رؤیت نشده آبی خواهند بود. ولی همه میدانیم که این نادرست است. |
topic |
پارادوکس تأیید استقراء حکم کلی کلاغها سآبی |
url |
http://phm.znu.ac.ir/article_19526_d9b2eae48affa50789b4c8ce3950c74d.pdf |
_version_ |
1725056725359263744 |